- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر من این رنج و غم آخر به سر آید روزی لب من بر لب آن خوش پسر آید روزی
2 گر چه دورم زبر یار بدان خرسندم که مرا زو به سلامت خبر آید روزی
3 ضربت هجر همی خسته کند جان مرا آه اگر ضربت او کارگر آید روزی
4 هر شبی قافلهٔ وصل ز من دورترست آخر این قافله نزدیکتر آید روزی
5 ماه اقبال بر آید ز سر کوه مراد گر نگارم ز سرکوی درآید روزی
6 آسمان گر نکشیدست قلم بر نامم نامم از نامهٔ اقبال برآید روزی
7 راه برتافته از ره بره آید وقتی نجم بگریخته از در به در آید روزی
8 دولت نیک مرا کشت بسی تخم امید تخم دولت چو بکاری به بر آید روزی
9 در جهان دل نتوان بست که نیک و بد هم گرچه بسیار بپاید به سر آید روزی