گهی بر فرش سنبل، گاه از نظیری نیشابوری غزل 411

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا افتم

1 گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا افتم نسیم ناتوانم تا کجا خیزم کجا افتم

2 نی کلکم ز حسن روی گل، منقار بلبل شد مباد از طرف گلشن دور افتم کز نوا افتم

3 به هر بانگ سرودی خاطرم آشفته می گردد گلم گویی، که از آمد شد باد صبا افتم

4 حدیث دام زلفی می کنم، دزدیده دزدیده دلم را خار خاری هست ترسم در بلا افتم

5 گرم صد بار سوزی، باز بر گرد سرت گردم نیم پروانه، کز یک سوختن از دست و پا افتم

6 به محرومی و بی قدری خضرم گریه می آید چو در فکر شهیدان تو در روز جزا افتم

7 «نظیری » بی خود از بزم وصال یار می آیم عجب کیفیتی دارم، ندانم تا کجا افتم

عکس نوشته
کامنت
comment