روی او ماهست اگر بر ماه از سنایی غزنوی غزل 132

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

روی او ماهست اگر بر ماه مشک افشان بود

1 روی او ماهست اگر بر ماه مشک افشان بود قد او سروست اگر بر سرو لالستان بود

2 گر روا باشد که لالستان بود بالای سرو بر مه روشن روا باشد که مشک افشان بود

3 دل چو گوی و پشت چون چوگان بود عشاق را تا زنخدانش چو گوی و زلف چون چوگان بود

4 گر ز دو هاروت او دلها نژند آید همی درد دلها را ز دو یاقوت او درمان بود

5 من به جان مرجان و لولو را خریداری کنم گر چو دندان و لب او لولو و مرجان بود

6 راز او در عشق او پنهان نماند تا مرا روی زرد و آه سرد و دیدهٔ گریان بود

7 زان که غمازان من هستند هر سه پیش خلق هر کجا غماز باشد راز کی پنهان بود

8 بر کنار خویش رضوان پرورد او را به ناز حور باشد هر که او پروردهٔ رضوان بود

9 هر زمان گویم به شیرینی و پاکی در جهان چون لب و دندان او یارب لب و دندان بود

عکس نوشته
کامنت
comment