بر رُخش زیبا چو دیدم نقش و از سلطان باهو غزل 33

سلطان باهو

آثار سلطان باهو

سلطان باهو

بر رُخش زیبا چو دیدم نقش و خال

1 بر رُخش زیبا چو دیدم نقش و خال باز ماندم ماورایش قیل و قال

2 حرف حسنش بردلم واضح بماند بس نگر دو لب لسانم زین مقال

3 لعل لب عارض چو گلگون، دلبربا نیست مثلش در جهان اندر جمال

4 کس ندیده در جهان با دیده چونکه دیدم حسن او را باکمال

5 تاکه دیدم حسن رو را بالیقین جز جمالش را نه بینم در خیال

6 عاشق اندر حسن او دائم نگر تابمانی درجهان خود حسن و خال

7 براُمید وصل اُو، دل زنده دار یک زمان گوید ترا باری تعال

عکس نوشته
کامنت
comment