بر سر خاکی زنی از عطار نیشابوری الهی نامه 3230

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

بر سر خاکی زنی خوش میگریست

1 بر سر خاکی زنی خوش میگریست گفت مجنونیش کاین گریه زچیست

2 گفت چشمم تر دلم غمناک ماند زین جوان من که زیر خاک ماند

3 گفت تو در خاکی او در خاک نیست کو کنون جز نور جان پاک نیست

4 تا که در تن بود جایش خاک بود چون بمرد از خاک رست و پاک بود

5 گرچه تن را نیست قدری پیش دوست یوسف جان در حریم خاص اوست

6 چون بغایت بود رتبت روح را کردتنبیه از پی او نوح را

عکس نوشته
کامنت
comment