بر افتی ای فراق از روزگاران از حکیم سبزواری غزل 142

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

بر افتی ای فراق از روزگاران

1 بر افتی ای فراق از روزگاران که یاران را جدا کردی ز یاران

2 بما امروز نگذارندش اغیار بروز داوری هم دادخواهان

3 نقاب عنبرین از صبح رخسار برافکن تا برآید بامدادان

4 نشاید دم زدن ورنه نبایست باین سنگین دلی سیمین عذاران

5 بماکن گوشهٔ چشمی که عمری است به خاک درگهیم امّیدواران

6 من ار قلبم قبولم کن که چندی است شدم هم صحبت کامل عیاران

7 به فریاد دل ما رس که زیبا است عدالت گستری از شهریاران

8 ندیدم حاصلی از کشتهٔ خویش نچیدم نوگلی در نوبهاران

9 دل و جان فرش راهت کرده اسرار که گوئی کیستند این خاکساران

عکس نوشته
کامنت
comment