- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جعل پیر گفت با انگشت که سر و روی ما سیاه مکن
2 گفت، در خویش هم دمی بنگر همه را سوی ما نگاه مکن
3 این سیاهی، سیاهی تن نیست جاه مفروش و اشتباه مکن
4 با تو، رنگ تو هست تا هستی زین مکان، خیره عزم راه مکن
5 سیه، ای بیخبر، سپید نشد وقت شیرین خود تباه مکن