- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کهن شود همه کس را به روزگار ارادت مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت
2 گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت
3 مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد که هجر و وصل تو دیدم چه جای موت و اعادت
4 شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت
5 گرم به گوشه چشمی شکسته وار ببینی فلک شوم به بزرگی و مشتری به سعادت
6 بیایمت که ببینم کدام زهره و یارا روم که بی تو نشینم کدام صبر و جلادت
7 مرا هرآینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت
8 اگر جنازه سعدی به کوی دوست برآرند زهی حیات نکونام و رفتنی به شهادت