سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

کهن شود همه کس را به روزگار از سعدی شیرازی غزل 33

غزل 33 ام از 1930 غزلیات

کهن شود همه کس را به روزگار ارادت

1 کهن شود همه کس را به روزگار ارادت مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت

2 گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت

3 مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد که هجر و وصل تو دیدم چه جای موت و اعادت

4 شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت

5 گرم به گوشه چشمی شکسته وار ببینی فلک شوم به بزرگی و مشتری به سعادت

6 بیایمت که ببینم کدام زهره و یارا روم که بی تو نشینم کدام صبر و جلادت

7 مرا هرآینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت

8 اگر جنازه سعدی به کوی دوست برآرند زهی حیات نکونام و رفتنی به شهادت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت

شاعر شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت چه کسی است ؟

شاعر شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت سعدی شیرازی می باشد.

شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت چیست ؟

قالب شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت غزل است

مضمون اصلی شعر کهن شود همه کس را به روزگار ارادت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر