آه که آخر نماند ای بت دمساز از سحاب اصفهانی غزل 276

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

آه که آخر نماند ای بت دمساز من

1 آه که آخر نماند ای بت دمساز من حسن بدانجام تو عشق خوش آغاز من

2 طایر دل آشیان بست به شاخی دگر نغمه ی دیگر گرفت مرغ خوش آواز من

3 دانه میفشان دگر بهر فریبم که هست جانب بام دگر خواهش پرواز من

4 ای که به خواری مدام راندیم از کوی خویش از چه کنون می کنی این همه اعزاز من؟

5 باز نگاه تو هست از پی صیدم ولی قوت پرواز نیست در پر شهباز من

6 ای که نکردی نگاه سوی من از کبر و ناز از چه پسندی کنون کبر من و ناز من؟

7 آه که چون گل درید پرده ی حسنش (سحاب) پرده نشینی که بود پرده در راز من

عکس نوشته
کامنت
comment