- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه در آن شمع منور چه بود کآتش زد در دل و دل را ربود
2 ای زده اندر دل من آتشی سوختم ای دوست بیا زود زود
3 صورت دل صورت مخلوق نیست کز رخ دل حسن خدا رو نمود
4 جز شکرش نیست مرا چارهای جز لب او نیست مرا هیچ سود
5 یاد کن آن را که یکی صبحدم این دلم از زلف تو بندی گشود
6 جان من اول که بدیدم تو را جان من از جان تو چیزی شنود
7 چون دلم از چشمه تو آب خورد غرقه شد اندر تو و سیلم ربود