- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه از این زشتان که مه رو مینمایند از نقاب از درون سو کاه تاب و از برون سو ماهتاب
2 چنگ دجال از درون و رنگ ابدال از برون دام دزدان در ضمیر و رمز شاهان در خطاب
3 عاشق چادر مباش و خر مران در آب و گل تا نمانی ز آب و گل مانند خر اندر خلاب
4 چون به سگ نان افکنی سگ بو کند آنگه خورد سگ نهای شیری چه باشد بهر نان چندین شتاب
5 در هر آن مردار بینی رنگکی گویی که جان جان کجا رنگ از کجا جان را بجو جان را بیاب
6 تو سؤال و حاجتی دلبر جواب هر سؤال چون جواب آید فنا گردد سؤال اندر جواب
7 از خطابش هست گشتی چون شراب از سعی آب وز شرابش نیست گشتی همچو آب اندر شراب
8 او ز نازش سر کشیده همچو آتش در فروغ تو ز خجلت سر فکنده چون خطا پیش صواب
9 گر خزان غارتی مر باغ را بیبرگ کرد عدل سلطان بهار آمد برای فتح باب
10 برگها چون نامهها بر وی نبشته خط سبز شرح آن خطها بجو از عندهام الکتاب