-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه که آن صدر سرا میندهد بار مرا مینکند محرم جان محرم اسرار مرا
2 نغزی و خوبی و فرش آتش تیز نظرش پرسش همچون شکرش کرد گرفتار مرا
3 گفت مرا مهر تو کو رنگ تو کو فر تو کو رنگ کجا ماند و بو ساعت دیدار مرا
4 غرقه جوی کرمم بنده آن صبحدمم کان گل خوش بوی کشد جانب گلزار مرا
5 هر که به جوبار بود جامه بر او بار بود چند زیانست و گران خرقه و دستار مرا
6 ملکت و اسباب کز این ماه رخان شکرین هست به معنی چو بود یار وفادار مرا
7 دستگه و پیشه تو را دانش و اندیشه تو را شیر تو را بیشه تو را آهوی تاتار مرا
8 نیست کند هست کند بیدل و بیدست کند باده دهد مست کند ساقی خمار مرا
9 ای دل قلاش مکن فتنه و پرخاش مکن شهره مکن فاش مکن بر سر بازار مرا
10 گر شکند پند مرا زفت کند بند مرا بر طمع ساختن یار خریدار مرا
11 بیش مزن دم ز دوی دو دو مگو چون ثنوی اصل سبب را بطلب بس شد از آثار مرا