آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ از وحشی بافقی غزل 1

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ

1 آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ

2 شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ

3 کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ

4 رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ

5 وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ

عکس نوشته
کامنت
comment