جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آه از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3029

غزل 3029 ام از 6329 غزلیات

آه که دلم برد غمزه‌های نگاری

1 آه که دلم برد غمزه‌های نگاری شیر شگرف آمد و ضعیف شکاری

2 هیچ دلی چون نبود خالی از اندوه درد و غم چون تو یار و دلبر باری

3 از پی این عشق اشک‌هاست روانه خوب شهی آمد و لطیف نثاری

4 چشم پیاپی چو ابر آب فشاند تا ننشیند بر آن نیاز غباری

5 کان شکر آن لبست باد بقایش تا که نماند حزین و غوره فشاری

6 نک شب قدرست و بدر کرد عنایت بر دل هر شب روی ستاره شماری

7 بی مه او جان چو چرخ زیر و زبر بود ماهی بی‌آب را کی دید قراری

8 خود تو چو عقلی و این جهان همه چون تن از تن بی‌عقل کی بیاید کاری

9 خلعت نو پوش بر زمین و زمانه خلعت گل یافت از جناب تو خاری

10 گر نبدی خوی دوست روح فشانی خود نبدی عاشقی و روح سپاری

11 خرقه بده در قمارخانه عالم خوب حریفی و سودناک قماری

12 بهر کنارش همی کنار گشایم هیچ کس آن بحر را ندید کناری

13 تن بزنم تا بگوید آن مه خوش رو آنک ز حلمش بیافت کوه وقاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری

شاعر شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری چه کسی است ؟

شاعر شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری چیست ؟

قالب شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری غزل است

مضمون اصلی شعر آه که دلم برد غمزه‌های نگاری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر