1 ای باد به کوی او گذر کن معشوق مرا ز من خبر کن
2 با دلبر من بگو که جانا در عاشق خود یکی نظر کن
3 چوبی که ز هجر تو بود خشک از آب وصال خویش تر کن
4 صد دفتر هجر حفظ کردی یک صفحه ز وصل هم ز بر کن
5 ور نیک نمیکنی به جایم با من صنما تو سر به سر کن
1 تا کی کنم از طرهٔ تو فریاد تا کی کشم از غمزهٔ تو بیداد
2 یک شهر زن و مرد همی باز ندانند فریاد من از خنده و بیداد تو از داد
1 چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
2 آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
1 ماهرویا در جهان آوازهٔ آواز تست کارهای عاشقان ناساخته از ساز تست
2 هر کجا نظمیست شیرین قصههای عشق تست هر کجا نثریست زیبا نامهای ناز تست