ای نهان ساخته رخ در تُتُق از غبار همدانی غزل 7

غبار همدانی

غبار همدانی

غبار همدانی

ای نهان ساخته رخ در تُتُق پردۀ غیب

1 ای نهان ساخته رخ در تُتُق پردۀ غیب پرده حیف است برآن چهره که عاریست ز عیب

2 ما ز خود بینی خود مانده به وَهمیم و گمان ور نه با جلوۀ ذات تو چه جای شک و ریب

3 ساقی ار بادۀ گلگون کند ایگونه به جام به می آلوده شود خرقۀ پرهیز صهیب

4 گرچه دانم که بسوزد همه ذرات جهان کاش مُنشق شدی از رنگ رخت پردۀ غیب

عکس نوشته
کامنت
comment