جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3001

غزل 3001 ام از 6329 غزلیات

ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی

1 ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی کار او کند که دارد از کار آگهی

2 ای نای همچو بلبل نالان آن گلی گردن مخار کز گل بی‌خار آگهی

3 گفتم به نای همدم یاری مدزد راز گفتا هلاک توست به یک بار آگهی

4 گفتم خلاص من به هلاک من اندر است آتش بنه بسوز بمگذار آگهی

5 گفتا چگونه رهزن این قافله شوم دانم که هست قافله سالار آگهی

6 گفتم چو یار گم شدگان را نمی‌نواخت از آگهی همی‌شد بیزار آگهی

7 نه چشم گشته‌ای تو که بی‌آگهی ز خویش ما را حجاب دیده و دیدار آگهی

8 زان همدم لبی که تو را سر بریده‌اند ای ننگ سر در این ره و ای عار آگهی

9 از خود تهی شدی و ز اسرار پر شدی زیرا ز خودپرست و ز انکار آگهی

10 چون می‌چشی ز لعل لب یار ناله چیست بگذار تا کند گله‌ای زار آگهی

11 نی نی ز بهر خود تو نمی‌نالی ای کریم بگری بر آنک دارد ز اغیار آگهی

12 گردون اگر بنالد گاو است زیر بار زین نعل بازگونه غلط کار آگهی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی

شاعر شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی چیست ؟

قالب شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی غزل است

مضمون اصلی شعر ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر