ای روح روان از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 46

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

ای روح روان تند مرو وامش رویدا

1 ای روح روان تند مرو وامش رویدا خلقی ز پیت واله و سرگشته و شیدا

2 ای یوسف حسن از رخ خود پرده مینداز از بیم حسودان، فیکیدوا لک کیدا

3 صبح ازل از مشرق روی تو نمایان شام ابد از مغرب موی تو هویدا

4 بی روت بود صبح من از شام سیه تر وز ناله ام افتاده صدی العشق بصیدا

5 سودای تو هر چند که سود دو جهان است شوری است بسر فاش کن سر سویدا

6 با ساز غمت عاشق بیچاره چه سازد رازی است در این پرده نه پنهان و نه پیدا

7 تیری ز کمانخانۀ ابروی تو پر زد جز مرغ دل غمزده ام لم یر صیدا

8 بی سلسله در بند بود مفتقر تو زنجیر غمت اصبح للعاشق قیدا

عکس نوشته
کامنت
comment