-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شده جادوی بیهوشی ز هوشت سنگسار ساخت در بحر رمل این قطعه را با چنگ سار
2 چون روانی از فرودین تن ببالاتن رود در عرب نسخ است و در فرهنگ ما فرهنگسار
3 ور فرود آید روان مردم اندر جانور نام تازی مسخ دارد نام فرسی ننگسار
4 ور روان مردم اندر رستنی پیکر رود فسخ دان در تازی و در پارسی شد تنگسار
5 ور رود در بستنی رسخ است در لفظ عرب لیک اندر پارسی گویند ساک و سنگسار
6 آن علامت ها که در ره بر سر فرسنگها برنهند از سنگ و چوب و گل بود فرسنگسار
7 سنبل الطیب است آله تمر هندی انبله بسدک، اکلیل الملک دان رجم باشد سنگسار