ای دل ترا گر آرزوی از کمال‌الدین اسماعیل غزل 84

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

ای دل ترا گر آرزوی بیغمی کند

1 ای دل ترا گر آرزوی بیغمی کند آن کن تو نیز موسم گل کاد می کند

2 دانی که آدمی چه کند وقت نو بهار؟ می خوارگی و عاشقی و خرّمی کند

3 خیزد ببانگ بلبل و خسبد میان گل بامی نشست و خاست بصد مردمی کند

4 زانو نگیرد از سر زانوی چنگ باز با بانگ مرغ و نالۀ نی همدمی کند

5 هر گوشه یی که درد دلی سر برآورد در مان آن بشربتی یک دمی کند

6 زیرا که هم ز باده تواند شدن خراب بنیاد غم اگر چه بسی محکمی کند

7 اینست مختصر، می و معشوقه و سماع تدبیر آنکه اوطلب بی غمی کند

عکس نوشته
کامنت
comment