جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 81

غزل 81 ام از 6329 غزلیات

ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را

1 ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را آن راه زن دل را آن راه بر دین را

2 زان می که ز دل خیزد با روح درآمیزد مخمور کند جوشش مر چشم خدابین را

3 آن باده انگوری مر امت عیسی را و این باده منصوری مر امت یاسین را

4 خم‌ها است از آن باده خم‌ها است از این باده تا نشکنی آن خم را هرگز نچشی این را

5 آن باده به جز یک دم دل را نکند بی‌غم هرگز نکشد غم را هرگز نکند کین را

6 یک قطره از این ساغر کار تو کند چون زر جانم به فدا باشد این ساغر زرین را

7 این حالت اگر باشد اغلب به سحر باشد آن را که براندازد او بستر و بالین را

8 زنهار که یار بد از وسوسه نفریبد تا نشکنی از سستی مر عهد سلاطین را

9 گر زخم خوری بر رو رو زخم دگر می‌جو رستم چه کند در صف دسته گل و نسرین را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را

شاعر شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را چیست ؟

قالب شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را غزل است

مضمون اصلی شعر ای ساقی جان پر کن آن ساغر پیشین را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر