ای صابر ، ای سپهر سخن از رشیدالدین وطواط مقطع 73

رشیدالدین وطواط

آثار رشیدالدین وطواط

رشیدالدین وطواط

ای صابر ، ای سپهر سخن ، ای جهان فضل

1 ای صابر ، ای سپهر سخن ، ای جهان فضل ای کعبهٔ افاضل ایام کوی تو

2 ای برده نور چشم معانی ز لفظ تو وی خورده آب باغ معالی ز جوی تو

3 تا گوی نظم و نثر بمیدان فگنده ای چوگان هیچ کس نربودست گوی تو

4 هفت اختر و دوازده برج و چهار طبع در جاه کمترند ز یک تار موی تو

5 مهر تو جویم از دل و جان و مباد شاد آن کس ، که نیست از دل و جان مهر جوی تو

6 جانم ز هجر روی تو در اندهست و بس ای صد هزار شادی و راحت بروی تو

7 تو یوسفی بعزت و یعقوب وار هست ما را همه سکون و تسلی ببوی تو

8 تشریف تو رسید و بهر حالتی مرا تشریف داده ای ز خود ، اینست خوی تو

9 من مدح گوی تو شدم و زین مرا چه فخر؟ کامروز عالمیست همه مدح گوی تو

10 این خدمتیست مختصر ایرا به پیش ازین شد خدمتی نبشته به اِطناب سوی تو

عکس نوشته
کامنت
comment