ای صبا منع گرفتاری از بابافغانی شیرازی غزل 560

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

ای صبا منع گرفتاری بلبل می‌کنی

1 ای صبا منع گرفتاری بلبل می‌کنی با وجود آنکه می‌دانی تغافل می‌کنی

2 صبر اگر باشد توان چیدن رطب از چوب خشک آتشت گردد ریاحین گر توکل می‌کنی

3 نفی کس لازم نمی‌آید ز درد عاشقی بلکه اثباتست اگر نیکو تأمل می‌کنی

4 چون نجوشد خونت ای عاشق که در بستان او ارغوان می چینی و نظارهٔ گل می‌کنی

5 در پریشانی مده خود را که یک سررشته است آنچه نامش گاه زلف و گاه کاکل می‌کنی

6 گر بدانی ذره چندان نیست دور از آفتاب ذره‌ای بالاتر آ تا کی تنزل می‌کنی

7 در جگر الماس داری و نمی‌گویی سخن زهر می‌نوشی فغانی و تحمل می‌کنی

عکس نوشته
کامنت
comment