1 ای که پرسی ز حال میر تمور با تو گویم که حال او چون است
2 گر چه چپ بود راست ره می رفت راستی رفتنش به قانون است
1 خرد پیمانهٔ انصاف اگر یک بار بردارد بپیماید هر آن چیزی که دهقان زیر سر دارد
2 خرد عقل است و پیمانه قناعت نزد درویشان برو مجمل مفصل کن خرد این زیر سر دارد
1 دل چو سلطان ملک جان گردد پادشاه همه جهان گردد
2 چون ز چونی رسد به بی چونی مالک ملک لامکان گردد
1 در دو عالم چون یکی دارندهٔ اشیا بود هر یکی در ذات آن یکتای بی همتا بود
2 جنبش دریا اگر چه موج خوانندش ولی در حقیقت موج دریا عین آن دریا بود