-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای قوم الغیاث که کار اوفتادهایم یاری دهید کز دل یار اوفتادهایم
2 از ره روان حضرت او بازماندهایم از کاروان گسسته و بار اوفتادهایم
3 در صدر دیدهای که چه اقبال دیدهایم بر آستان نگر که چه زار اوفتادهایم
4 از من دواسبه قافلهٔ صبر درگذشت ما در میان راه و غبار اوفتادهایم
5 اندر بلا همی کندم آزمون بلی در آتش از برای عیار اوفتادهایم
6 ای کاش یار غار نرفتی ز دست من اکنون که پای بر دم مار اوفتادهایم
7 خاقانی عزیز سخن بودم ای دریغ آخر چه اوفتاد که خوار اوفتادهایم