1 ای مجلس تو چو بخت نیک اصل طرب وین در سخنهات چو روز اندر شب
2 خورشید سما را چو ز چرخست نسب خورشید زمینی و چو چرخی چه عجب
1 در دل آن را که روشنایی نیست در خراباتش آشنایی نیست
2 در خرابات خود به هیچ سبیل موضع مردم مرایی نیست
1 انعمالله صباح ای پسرا وقت صبح آمده راح ای پسرا
2 با می و ماه و خرابات بهار خام خامست صلاح ای پسرا
1 روزی دل من مرا نشان داد وز ماه من او خبر به جان داد
2 گفتا بشنو نشان ماهی کو نامهٔ عشق در جهان داد