ای بلبل جانم (را) از روی از سیف فرغانی غزل 523

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

ای بلبل جانم (را) از روی تو گلزاری

1 ای بلبل جانم (را) از روی تو گلزاری رنگیست ز روی تو با هر گل رخساری

2 از دیدن ماه و خور عار آیدت ای دلبر گر بهر تماشا را در خود نگری باری

3 بی معنی عشق تو جان در بدن خاکی چون صورت رنگینست آرایش دیواری

4 اندر ره عشق تو گامی زدم و چون خود در هر قدمی دیدم سرگشته طلب کاری

5 تنها نه منم مرغی در دام تو افتاده از هر قفسی بشنو آواز گرفتاری

6 گرد لب تو گشتم کز وی شکری چینم در عمر نکردستم شیرین تر ازین کاری

7 وصل تو بسی جستم واکنون شده ام از تو خشنود بپیغامی، خرسند بگفتاری

8 هرجا شکرستانی در شهر شود پیدا من چون مگسم او را بی سیم خریداری

9 گر سیم و زرت باشد خاک در جانان خر وآنگه درمی از وی مفروش بدیناری

10 آن دوست ز بهر من آزرده شد از دشمن از بهر دل بلبل گل خسته شد از خاری

11 گفتیم بنگارینم کای برده دل و دینم تو آن منی جانا من آن تو؟ گفت آری

12 نزدیک کسی کورا چون سیف بود حالت معذورم اگر ورزم سودای چنین یاری

عکس نوشته
کامنت
comment