- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای بلبل جان چونی اندر قفس تنها تا چند درین تنها مانی تو تن تنها
2 ای بلبل خوشالحان زان گلشن و زان بستان چون بود که افتادی ناگاه به کلجنها
3 گویی که فراموشت گردیده درین گلخن آن روضه و آن گلشن و آن سنبل و سوسنها
4 بشکن قفس تن را پس تنتنتنگویان از مرتبه گلخن بخرام به گلشنها
5 مرغان همآوازت مجموع ازین گلخن پرنده به گلشن شد بگرفته نشیمنها
6 در پیش دام و دد معوا نتوان کردن زین جای مخوف ای جان رو جانب مامنها
7 ای طایر افلاکی در دام تن خاکی از بهر دو سه دانه وامانده خرمنها
8 باری چو نمییاری بیرون شدن از قالب بر منظرهاش بنشین بگشاده روزنها
9 ای مغربی مسکین اینجا چه شوی ساکن کآنجاست برای تو پرداخته مشکنها