ای ماه سر نهاده از مهر از اوحدی مراغه‌ای غزل 164

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

ای ماه سر نهاده از مهر بر زمینت

1 ای ماه سر نهاده از مهر بر زمینت صد مشتری درخشان از زهرهٔ جبینت

2 کار تو دل فروزی، شغل تو دیده دوزی دین تو بنده سوزی، ای من غلام دینت

3 هر چنبری چو ماری، هر شقه‌ای تتاری هر حلقه زنگباری، از طره بر جبینت

4 غم نیست گر شد آبم، یا هجر داد تابم از بوسه گر بیابم، دستی بر آستینت

5 سحرست و بی‌وفایی، این حسن و دلربایی ختم آن گر نمایی، بر خاتم جبینت

6 زان دست پاک طاهر، نور نگار ظاهر ای زینت جواهر، زان ساعد سمینت

7 خود را زمن چه پوشد؟ جام صفا چو نوشد؟ در یاس من چه کوشد؟ روی چو یاسمینت

8 آشوب عقل و جانی، آرایش جهانی چون ماه آسمانی، ای آسمان زمینت

9 گر چه ز خوب چهری، چون اختر سپهری با دیگران به مهری، با اوحدیست کینت

عکس نوشته
کامنت
comment