1 ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش لعل تو خنده کار و دو عالم نمک فروش
2 افسردگی حرام و جگر تشنگی به کام شمشیر شعله جوهر و مرهم نمک فروش
1 محبت خوش جناغی بسته وحشت الفت است امشب برای مصلحت یاران عداوت الفت است امشب
2 بکش پیمانه و گلزار رخساری چراغان کن اگر در گیرد از روی تو صحبت الفت است امشب
1 عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا خواب آسایش نبیند چشم بیدار مرا
2 هر نفس از ساغر اشکم بهاری تر دماغ خوی او برخود شگون دانسته آزار مرا
1 بحر عشق است و وفا گوهر پاک است اینجا کشتی چاره گران سینه چاک است اینجا
2 سیر بازار وفا محشر ارباب دل است عالم تفرقه یک دامن پاک است اینجا