-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای چرخ لاجوردی بس بوالعجب نمائی کآیینهٔ خسان را زنگارها زدائی
2 هر ساعتم به نوعی درد کهن فزائی چون من ز دست رفتم انگشت بر که خائی؟
3 بر سختهٔ تمام تا چند بر گرائی دانستهٔ عیارم تا چندم آزمائی؟
4 پیروزهوار یک دم بر یک صفت نپائی تا چند خس پذیری؟ آخر نه کهربائی
5 خردم بسودی آخر در دور آسیائی بیخردگی رها کن خردم چو جو چه سائی
6 چون صوفیان صورت در نیلگون وطائی لیک از صفت چو ایشان دور از صف صفائی
7 الحق کثیف رایی گرچه لطیف جایی یکتا بر آن کسی کز طفلی بود دوتائی
8 آن کز دهانهٔ گاز خورد آب ناسزایی بر زر بخت آن کس بخشی تو کیمیائی
9 از آفتاب دولت آن راست روشنایی کو رخنه کرد روزن پشت از فراخ نایی
10 خاقانیا نمانده است آب هنر نمائی ای سوخته توانی کاین خام کم درائی