- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل ار مولای عشقی یاد سلطانی مکن در ره آزادگان بسیار ویرانی مکن
2 همره موسی و هارون باش در میدان عشق فرش فرعونی مساز و فعل هامانی مکن
3 بیجمال خوب، لاف یوسف مصری مزن بیفراق و درد، یاد پیر کنعانی مکن
4 در خراباتی که این گوید که فاسق شو، بشو وندران مجلس که آن گوید مسلمانی مکن
5 پیشِ یاجوج هوا سَدِّ سکندروار باش ور جنان جویی غلو اندر جهانبانی مکن
6 آن اشاراتی که از عشقش خبر یابی مکن وان عباراتی که از یادش جدا مانی مکن
7 چون ز مار و مرغ و دیو و دد بمانی باک نیست چون ز نعمالعبد وامانی سلیمانی مکن
8 پارسی نیکو ندانی حک آزادی بجو پیش استاد لغت دعوی زباندانی مکن
9 چون مسلم زمزم و خانی ترا شد زان سپس قصهٔ دریا رها کن مدحت خانی مکن
10 از سنایی حال و کار نیکوان بررس به جِد مرد میدان باش تن در می ده ارزانی مکن