-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل از دیده فزون دیده ز دل سوی تو مایل دلم از دیده ترا می طلبد دیده ام از دل
2 چه عجب میل تو از سادگی مردم چشم تو بلایی چه شناسند ترا مردم غافل
3 نقش از سنگ بشستن نرود چند بگریم چو ستم یافت رقم در دلت از گریه چه حاصل
4 چو خط نامه که خواهند بشویند ز اشکم نشده محو دل از دل نشود نقش تو زایل
5 عالمی گریه کنان بر غم من در غم عشقت من بدان عشق تو قایل
6 نیست در سلسله های خم زلفت دل سوزان هست آویخته قندیل فروزان بسلاسل
7 نیست در دهر کسی قابل تمکین اقامت جز فضولی که سر کوی ترا ساخته منزل