1
ای خداوند من و مخدوم من
در ثنای تو سخن محکوم من
2
جاودان در زیر مهر مهر تو
نرم باشد این دل چون موم من
3
روز بخشش گوهر منثور تو
بی عدد چون گوهر منظوم من
4
با چنین رسم کرم کز بخششت
می شود از دیگران معلوم من
5
راستی را بر تو از انعامها
هیچ باقی نیست جز مرسوم من