ای عماد الدین ای صدر از خاقانی شروانی قطعه‌ 42

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

ای عماد الدین ای صدر زمان

1 ای عماد الدین ای صدر زمان هر زمان صدری تو را خاک در است

2 چرخ نعمان دوم خواندت و گفت نعل یحموم توام تاج سر است

3 من که آتش سرم و باد کلاه خاک درگاه توام آبخور است

4 مهر تب یافتم از خدمت تو زان تبم رفت و عرض برگذر است

5 قحط جان می‌بری و قحط کرم ور تو گوئی ز دو مرسل اثر است

6 پس ازین نام تو بر خاتم دهر صدر عیسی دم یوسف نظر است

7 دیده‌ای هفت نهان خانهٔ چرخ که در آن خانه چه ماده چه نر است

8 هم ببین خانهٔ خاقانی را که در این خانه چه خشک و چه تر است

9 رنجه‌ای تا به رخت چاشت خورم که فلک بر دل من چاشت خور است

10 برگ مهمانی تو ساخته‌ام گرچه بس ساختهٔ مختصر است

11 قدری کوفته و بریان هست لیک پالودهٔ تر بیشتر است

12 چیست پالوده سرشک تر من کوفته سینه و بریان جگر است

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر