1 ای دو زلفت چو ماه در آخر وی رخانت چو مشک در اول
2 احول اکحلی و متفقند خلق در حسن احول اکحل
3 شده بار دگر کسی هم جفت کرده با دیگری مرا تو بدل
4 گر مرا نیستی امید وصال نیمی جفت یار دان به مثل
5 یک دو بینی همی و این نه شگفت یک دو بیند همی به چشم احول
1 برترست از گمان ملک مسعود بادتا جاودان ملک مسعود
2 کام گردد به بوی نافه مشک چون بگوید زبان ملک مسعود
1 دل از دولت همیشه شاد بادت که ما شادیم تا بینیم شادت
2 تو آنی کز خرد چیزی نماندست درین گیتی که آن ایزد ندادت
1 امیر غازی محمود رای میدان کرد نشاط مرکب میمون و گوی و چوگان کرد
2 زمین میدان بر اوج چرخ فخر آورد چو شاه گیتی رای نشاط میدان کرد