- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای پیک نامه بر، خبر او به ما رسان بویی ز کوی صدق به اهل صفا رسان
2 بیگانه را خبر مده از حال این سخن زان آشنا بیار و بدین آشنا رسان
3 جای حدیث او دل آشفتهٔ منست بشنو حدیثش و چو شنیدی به جا رسان
4 پوشیده نیست تندی و گفتار تلخ او رو هرچه بشنوی تو مپوشان و وارسان
5 یا روی او ز دور درآور به چشم من یا روی من به خاک در آن سرا رسان
6 زآن آفتاب رخ صفت پرتوی مگوی یا چند ذره را ز زمین بر هوا رسان
7 ما را به آستانهٔ آن بت چو بار نیست خدمت گریم، بر در اومان دعا رسان
8 آه و فغان اوحدی امشب، تو ای رسول از جبرئیل بگذر و پیش خدا رسان