1 ای فال گیر کودک فالم ز روی تو با روشنایی مه و با سعد مشتری
2 هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
3 دارند صورت پری اندر بلور و تو گوی بلور داری در صورت پری
1 سزد که باش شاها ز ملک خرم و شاد که ملک تو در شادی و خرمی بگشاد
2 خدای دادت ملک و خدای عزوجل نگاه دارد ملک تو همچنان که بداد
1 شهریارا خدای یار تو باد شهریاری همیشه کار تو باد
2 شاه مسعودی و سعود فلک از فلک پیش تو نثار تو باد
1 به نو بهاران غواص گشت ابر هوا که می برآرد ناسفته لؤلؤ از دریا
2 به لؤلؤ ابر بیاراست روی صحرا را مگر نشاط کند شهریار زی صحرا