خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

ای سرو غنچه لب ز گلستان از خاقانی شروانی غزل 326

غزل 326 ام از 1365 غزلیات

ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی

1 ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی وی ماه روز وش ز شبستان کیستی

2 با لعل نیم ذرهٔ خندان چو آفتاب سایه نشین دیدهٔ گریان کیستی

3 ای آیتی که سجده کنم چون رسم به تو گویی کز ایزد آمده در شان کیستی

4 پشت من از زبان شکسته شکست خورد خردی هنوز طفل زبان دان کیستی

5 مهری نه بر زبانت و مهری نه بر دلت بی‌شرم کودکی ز دبستان کیستی

6 چون شانهٔ سر است گل آلود پای دل جویای آنکه آینهٔ جان کیستی

7 دوشت نیاز این جگر سوخته نبود امشب به وعدهٔ دل بریان کیستی

8 خاکی دلم در آتش و خون آب می‌شود تا تو کجائی امشب و مهمان کیستی

9 از دیده جرعه دان کنم از رخ نمک‌ستان تا نوش جام و خوش نمک‌خوان کیستی

10 محراب جان مایی ازین مایه آگهم آگه نیم که صورت ایوان کیستی

11 بر هر صفت که داری خاقانی آن توست ای از صفت برون شده تو آن کیستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی

شاعر شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی خاقانی شروانی می باشد.

شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی چیست ؟

قالب شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی غزل است

مضمون اصلی شعر ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.