ای از فروغ روی تو خورشید رو از جلال عضد غزل 131

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

ای از فروغ روی تو خورشید رو سپید

1 ای از فروغ روی تو خورشید رو سپید شب را به جنب طرّه تو گشته موسپید

2 خط بر میار تا نشود رو سپید خصم آن روی در خور است چنین باش کو سپید

3 با من به وقت صبح چنین گفت شب که ما کردیم موی در هوس موی او سپید

4 عمری هوای زلف تو پختیم و عاقبت کردیم موی خویش درین آرزو سپید

5 در آرزوی آن که جوانی بود مقیم بسیار کرده اند درین فکر مو سپید

6 ای دل اگر کسیت بپرسد که چون بود بی روی دوست دیده بختت ، بگو سپید

7 تا روز من ز ظلمت شب دم ظلمت همی زند چون روز روشن است که شب هست روسپید

8 تا شست از آب دیده رخ بخت خود جلال بنگر که چون شدست در این شست و شو سپید

9 جز در ختا و هند بیاض و سواد من اندر جهان نظم سیاهی مجو سپید

عکس نوشته
کامنت
comment