- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن سعی دارد محنت هجران تو هم امداد کن
2 عیش خسرو چیست با شیرین به طرف جوی شیر رحم گو بر جان محنت دیدهٔ فرهاد کن
3 ناقهٔ لیلی به سرعت رفت و از آشفتگی راه گم کردست مجنون ای جرس فریاد کن
4 ای که یک دم فارغ از یاد رقیبان نیستی هیچ عیبی نیست ما را نیز گاهی یاد کن
5 غافلی وحشی ز ترک چشم تیر انداز او تیر جست ای صید غافل چشم بر صیاد کن