-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حوری از کوفه به کوری ز عجم دم همی داد و حریفی میجست
2 گفتم ای کور دم حور مخور کو حریف تو به بوی زر توست
3 هان و هان تا ز خری دم نخوری ور خوری این مثلش گوی نخست
4 که خری را به عروسی خواندند خر بخندید و شد از قهقهه سست
5 گفت من رقص ندانم به سزا مطربی نیز ندانم به درست
6 بهر حمالی خوانند مرا کاب نیکو کشم و هیزم چست