لشکر نوروز بصحرا از کمال‌الدین اسماعیل غزل 97

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

لشکر نوروز بصحرا رسید

1 لشکر نوروز بصحرا رسید موسم شادیّ و تماشا رسید

2 ز آمدن گل ببشارت ز پیش عید رسید اینک و زیبا رسید

3 روزه شبانگاه بزد طبل کوچ بر سر این طارم مینا رسید

4 بادة نوروز و گلشن همرهند عید مبارک نه بتنها رسید

5 در چمن از بس خوشی و رنگ بوی موکب گل یا برسد، یا رسید

6 باده بیاور که درین انتظار جان پیاله بلب ما رسید

7 سرو چو زد دست در آزادگی لاجرمش کار ببالا رسید

8 شاخ شکوفه ست ثریّا وزین نعرۀ بلبل بثریّا رسید

9 لاله چو من خیمه بکهسار زد تا بدلش آتش سودا رسید

10 داشت صبا بوی سر زلف یار نیم شبان دوش چو اینجا رسید

11 آن همه آسایش و راحت چه بود؟ کز دم آن باد بدلها رسید

12 الحق از آنها که ز روی تم پار بروی گل رعنا رسید

13 گفتم ازین پس نزند رای باغ شکر که امسال بما وا رسید

14 بوی گل و نعرۀ بلبل ز باغ چون سخن من بهمه جا رسید

عکس نوشته
کامنت
comment