1 روز نوروز و هوای چمن و فصل بهار خوش بود جام می و بوی گل و روی نگار
2 از گل و نسترن و یاسمن و سرو و سمن باغ پرنقش و نگارست، زهی نقش و نگار!
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 علی الصباح که سلطان طارم ازرق فراز گنبد فیروزه گون بزد سنجق
2 ز بیم خنجر خورشید، لشکر انجم ز روی چرخ گریزان شدند چون زیبق
1 امروز که در کوی خرابات الستم از حسرت یاقوت لبت باده پرستم
2 سجاده و تسبیح به یک گوشه نهادم وز کفر سر زلف تو زنار ببستم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به