1 روز نوروز و هوای چمن و فصل بهار خوش بود جام می و بوی گل و روی نگار
2 از گل و نسترن و یاسمن و سرو و سمن باغ پرنقش و نگارست، زهی نقش و نگار!
1 علی الصباح که سلطان طارم ازرق فراز گنبد فیروزه گون بزد سنجق
2 ز بیم خنجر خورشید، لشکر انجم ز روی چرخ گریزان شدند چون زیبق
1 بر چهرهٔ او هر که زمانی نگران شد مانند من از مهر رخش بیدل و جان شد
2 یارم به در مسجد نو بر لب جویی آمد چو گل تازه و چون سرو روان شد
1 به آفتاب جمالت، به نور صبح جلال به آستین خیالت، به آستان وصال
2 بدان دو سنبل پرتاب و سرو سوسن بوی بدان دو نرگس پرخواب و غمزه ی قتال