بحال زار من آن ماه را نگاهی از فضولی بغدادی غزل 99

1 بحال زار من آن ماه را نگاهی نیست چه سود روزی اگر نیز هست ماهی نیست

2 جفاست از تو همیشه مراد من نه وفا که گاه گاهی اگر هست گاه گاهی نیست

3 چگونه جانب مسجد روم بمیخانه ز کوی عشق بملک صلاح راهی نیست

4 ز جاه و منصب عالم فراغتی دارم بجز فتادگیم منصبی و جاهی نیست

5 نکوترین رقم بر صحیفه هستی درین که صورت خوبست اشتباهی نیست

6 چه نخل گویمت ای گلبن حدیقه حسن که حاصلم ز تو جز ناله و آهی نیست

7 ز ظلم پیش که نالد فضولی مسکین درین دیار چو غیر از تو پادشاهی نیست