-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم گر آنکه گرفتار تو جانانه نباشم
2 دل را ز فغان میکنم از درد تو خالی فریاد از آن روز که دیوانه نباشم
3 بر گرد سرت گردم و جانباز بسوزم اینها نکنم پیش تو پروانه نباشم
4 از خود نروم شام فراق تو که ترسم مهرت در دل کوبد و در خانه نباشم
5 دارم به دل از داغ تو صد گنج نهان بیش از سیل حوادث ز چه ویرانه نباشم
6 مردان همه جان در ره جانانه سپردند چون سر نسپارم ز چه مردانه نباشم
7 سردار شده عشق و گر امروز شبیخون بر لشگر زلفت نزنم شانه نباشم
8 درس دل و جان باختن از عشق گرفتم ناگوش بر آواز هر افسانه نباشم
9 قصاب در اول به غمش دست اخوت دادم که در این مرحله بیگانه نباشم