-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه رای آنکه ز عشق تو روی برتابم نه جای آنکه به جوی تو بگذرد آبم
2 به جستجوی تو جان بر میان جان بندم مگر وصال تو را یابم و نمییابم
3 ز بس که از تو فغان میکنم به هر محراب ز سوز سینه چو آتشکده است محرابم
4 برای بوی وصال تو بندهٔ بادم برای پاس خیال تو دشمن خوابم
5 اگر به جان کنیم حکم برنتابم سر مکن جفا که جفای تو برنمیتابم
6 کجا توانم پیوست با تو کز همه روی شکسته چون دل خاقانی است اسبابم