1 نه کفشگری که دوختستی نه گندم و جو فرو خستی
1 روی به محراب نهادن چه سود؟ دل به بخارا و بتان طراز
2 ایزد ما وسوسهٔ عاشقی از تو پذیرد، نپذیرد نماز
1 تازیان دوان همی آید همچو اندر فسیله اسب نهاز
1 آخر هر کس از دو بیرون نیست یا برآوردنیست، یا زدنیست
2 نه به آخر همه بفرساید؟ هرکه انجام راست فرسدنیست
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار