- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نه گل این جا ز عشق خار فارغ نه مل از شورش خمار فارغ
2 درین مجلس طرب هر دم فزونست نگردد ساقی از ایثار فارغ
3 شب آمد نوبت سودای ما شد ز شور و فتنه شد بازار فارغ
4 ملک خفت و عسس طبل سوم زد شدیم از زحمت اغیار فارغ
5 رقیب و پاسبان خوابید و گردید دل پوینده از زنهار فارغ
6 شکر لب بوسه ها بر کام جان داد لب جوینده از اظهار فارغ
7 به یکرنگی و یک تایی رسیدیم شدیم از مصحف و زنار فارغ
8 از آن سودای ما آخر نگردید که حسن او نگشت از کار فارغ
9 به شب از بس که گستاخم «نظیری » نگردم روز از استغفار فارغ