- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست کسی را نظر به حال کس امروز وای به مرغی که ماند در قفس امروز
2 گر دهدت دست خیز و چارهٔ خود کن داد مجو زان که نیست دادرس امروز
3 آن که به پیمان و عهد او شدم از راه نیست بجز کشتن منش هوس امروز
4 وان که دو صد ادعا به عشق فزون داشت بین که چه آهسته می کشد نفس امروز
5 همتی ای دل که پس نمانی از اغیار پیش نیفتد کسی که ماند پس امروز
6 خانه خداگو به فکر خانهٔ خود باش زان که یکی گشته دزد با عسس امروز
7 ملت جاهل مکن مجادله با بخت فر و بزرگی به دانش است و بس امروز
8 خود غم خود میخور ای بهار که هرگز کس نکند فکری از برای کس امروز